عشق یخی
عشق یخی


زندگي

اگر زندگی زیبا بود هنگام تولد

 .

 .

 .                     گر یه نمیکردیم....

 



نظرات شما عزیزان:

مهسا
ساعت14:04---8 دی 1391
سلااااااااااااااااااااام

خوشحال میشم به من سر بزنید


کلی چت
ساعت20:40---15 ارديبهشت 1391
سلام وبلاکتون عالیه حرف نداره جملاتت خیلی قشنگن و به دل میشینن مرسی از زحمتات
اگه میشه لطف کنی و بیایی به کلیک چت هم سر بزنی و وبلاگت رو تو لینک باکس ثبت کنی ومارو لینک کنی مرسی بای
http://clickchat.ir


دختر آدم
ساعت16:01---28 اسفند 1390
_______(¯`:´¯)
_____ (¯ `•?.•´¯)
_____ (_.•´/|\`•._)
_______ (_.:._)__(¯`:´¯)
__(¯`:´¯)__¶__(¯ `•.?.•´¯)
(¯ `•?.•´¯)¶__(_.•´/|\`•._)
(_.•´/|\`•._)¶____(_.:._)_¶
__(_.:._)__ ¶_______¶__¶¶
____¶_____¶______¶__¶¶ ¶¶
_____¶__(¯`:´¯)__¶_¶¶¶¶ ¶¶¶¶
______(¯ `.?.•´¯)_¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶
______(_.•´/|\`•._)¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶
_______¶(_.:._)_¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶
¶_______¶__¶__¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶
¶¶¶______¶_¶_¶¶¶¶(¯`:´¯)¶¶¶¶¶
¶¶¶¶¶(¯`:´¯)¶ _¶(¯ `•?.•´¯)¶¶¶
¶¶¶(¯ `.?.•´¯ )¶ (_.•´/|\`•._)¶
¶¶¶(_.•´/|\`•._) ¶¶ (_.:._)¶¶
¶¶¶¶¶¶(_.:._)¶¶¶_ ¶¶¶¶ ¶¶¶
__¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶(¯`:´¯) ¶¶ ¶¶¶
______¶¶¶¶¶(¯ `•.?.•´¯)¶¶ ¶¶¶
____¶¶¶¶ ¶¶ (_.•´/|\`•._)¶¶¶ ¶¶¶
___¶¶¶¶ ¶¶¶¶ ¶ (_.:._)¶__¶¶¶ ¶¶
___¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶_¶¶¶ ¶¶¶___¶¶ ¶¶
_¶¶¶¶ ¶¶¶¶___¶¶¶ ¶¶¶¶____¶¶¶
¶¶¶¶¶¶¶¶____ ¶¶¶ ¶¶¶¶_____¶
-_____--------_¶¶¶¶¶¶¶¶¶
-----_____---_¶¶¶¶¶¶¶¶¶
----____-----_¶¶¶¶¶¶¶¶¶
___|___|___|_____|___|___|___|___
__|___|___|____|___|___|____|__|__
___|___|___|____|___|___|_|__|__
با خوبی ها و بدی ها، هرآنچه که بود؛ برگی دیگر از دفتر روزگار ورق خورد، برگ دیگری از درخت زمان بر زمین افتاد، سالی دیگر گذشت روزهایت بهاری و بهارت جاودانه باد نوروز مبارک


مائده
ساعت17:30---18 اسفند 1390
SALAM.WEBLAGE GHASHANGI DARI AGE 2ST DASHTI MANO LONK KON KHOSHHAL MISHAM

بشار
ساعت12:59---7 دی 1390

حاجتی در دل بی تابم داشتم ...

به دل گفتم : لیاقت برآورده شدن خواسته ات را نداری وگرنه از تو حرکت و از خدا

برکت و خدا هم برایت برآورده اش میکرد.

دل گفت : مگر آنچه را که تا بحال خدا به تو داده است لیاقتش را داشته ای !

و مگر او تا بحال در بذل نعمت هاش به لیاقت تو نگاه می کرده است ؟!

... و قسم می خورم که راست می گفت .



بشار
ساعت12:23---13 آذر 1390

مرا درد و مرا درمان حسين(ع) اســت
مـرا اول مـــــــرا پايان حسين(ع) است
دل هر کـس به ايماني سرشتـــــه
مرا هم دين و هم ايمان حسين(ع) است
همه عالم به اذن حق تعالــــــــــي
چو عبدي سر به فرمان حسين(ع) است
بهشت و جنت و فردوس اعــــــلاء
همه معلــــــــــول پيمان حسين(ع) است
براي هر دلي جانان و جانـــــــــــي
مرا هم جان و هم جانان حسين(ع) است
عقول جن و انس و هم ملائــــــک
به حقِ حق که حيران حسين(ع) است
چو خواهم روضه ي رضوان به فردا
که من را روضه ي رضوان حسين(ع) است
چرا عالم ز جانش نـــــــــــاله دارد
مگر او هم پريشان حسين(ع) است
اگر خواهي ز حال عبد مســــــکين
خوشا حالش که مهمان حسين(ع) است

ایام سوگ و ماتم سیدالشهدا تسلیت باد


نيلوفر
ساعت19:06---24 مهر 1390
____●
______●___________████____████
_______●_________██████_██████
________●________████████████


بشار
ساعت10:52---14 مهر 1390

خدایا !

دستهایت را بگشا

بگذار حس هم آغوشی را با تو تجربه کنم

بگذار گرمای تنت، یخهای وجودم را آب کند

بگذار یکی شویم

عطشم را تو سیراب کن

دستهایت را بگشا

و بگذار

در آغوش امنت آرام بگیرم ...



بشار
ساعت11:03---11 مهر 1390

تا کی خبر ز روز سفر می دهی مرا
از روز مرگ من چه خبر می دهی مرا



آهو
ساعت1:57---9 مهر 1390
سلام دوست عزیزم علی آقا وبلاگ عاشقانه نازی داری.اگه میشه با هم تبادل لینگ کنیم.راستی به وبلاگ من هم سر بزن پشیمون نمیشی،نظر یادت نره.راستی اگه خوشد آمد من را به عشق تنها لینگ کن و به من هم بگو تا به چه اسمی لینگت کنم.خوشحال میشه با شما تبادل لینگ کنم.

بشار
ساعت12:27---5 مهر 1390

دلم را سپردم به بنگاه دنیا
و هی آگهی دادم اینجا و آنجا
و هر روز
برای دلم
مشتری آمد و رفت
و هی این و آن
سرسری آمد و رفت


ولی هیچ کس واقعا
اتاق دلم را تماشا نکرد
دلم قفل بود
کسی قفل قلب مرا وا نکرد


یکی گفت:
چرا این اتاق
پر از دود و آه است
یکی گفت:
چه دیوارهایش سیاه است
یکی گفت:
چرا نور اینجا کم است
و آن دیگری گفت:
و انگار هر آجرش
فقط از غم و غصه و ماتم است


و رفتند و بعدش
دلم ماند بی مشتری
ومن تازه آن وقت گفتم:
خدایا تو قلب مرا می خری؟


و فردای آن روز
خدا آمد و توی قلبم نشست
و در را به روی همه
پشت خود بست


و من روی آن در نوشتم:
ببخشید، دیگر
برای شما جا نداریم
از این پس به جز او
کسی را نداریم ...


بشار
ساعت10:36---21 شهريور 1390

من !

خودم !

تنم !

وجودم !

و آنچه هستم !

آنچه می خواهم و آنچه هر چشمی به راه وجودش خیره مانده است ... نیستم !!!
شاید عبث ، شاید تخیل و شاید خیال باشم اما نه مغایر از بیهوده گی ها ...
زندگی احساس است . داغتر از هر شعله سوزنده و مشهورتر از نام هر آدم ٬ مثل کلمه ی سه حرفی در یکی از ستون های جدول جایش خالی است لذا این سه حرف در قلب تو یا قلب من محسوس است ...
عشق و فقط عشق ...
غمی بزرگتر از غم های دیگر ...
دنیا را در چشم هایت می بینم ، زمان را در نگاه هایت جستجو می کنم و عشق و هستی را از کلامت می شنوم ...
خوبی ها و شادی های زمان بی تو برایم جلوه ای ندارد و غم دوری تو ، غم ندیدن تو و حتی غم این که نکند روزی تو را از دست بدهم ...
غمی بزرگتر از این غم دیگر نیست ...
حتی غم این که روزی من خواهم مرد ...
دوستت دارم و ...


بشار
ساعت11:00---12 شهريور 1390

پروردگارا !
به حرمت بزرگی و عظمتت ...
به لطف و کرمت ...
به عشق و مهر و محبتت ...
به خواب دوستانم : آرامش ٬
به بیداریشان : آسایش ٬
به زندگیشان : عافیت ٬
به عشقشان : ثبات ٬
به مهرشان : وفا ٬
به عمرشان : عزت ٬
به رزقشان : برکت ٬
و
به وجودشان : صحت و سلامت ٬
عطا بفرما ...
آمین یا رب العالمین



صدف
ساعت11:54---25 تير 1390
سیلام خوبی؟؟ ببخشید که سر نمیزنم...میخوام وبلاگمو بفروشم.... بیا ببین شاید خواستی بخریش (هر قیمتی که خودتون بگین)

وصال منوچهری
ساعت10:10---20 تير 1390
سلام امیدوارم خوب باشید فقط اومدم سلامی بدم روز خوش

بشار
ساعت9:06---16 تير 1390

گفتگو با خدا
خوابیده بودم ...
در خواب کتاب گذشته ام را باز کردم و روزهای سپری شده ی عمرم را برگ به برگ مرور کردم . به هر روزی که نگاه می کردم در کنارش دو جفت جای پا دیده می شد . یکی مال من و یکی مال خدا ...
جلوتر می رفتم و روزهای سپری شده ام را می دیدم . خاطرات خوب ٬ خاطرات بد ٬ زیبایی ها ٬ لبخندها ٬ شیرینی ها ٬ مصیبت ها و ... همه و همه را می دیدم ...
اما دیدم در کنار بعضی برگ ها فقط یک جفت جای پا هست . نگاه که کردم همه سخت ترین روزهای زندگیم بودند . روزهای همراه با تلخی ها ٬ ترس ها ٬ دردها و بیچارگی ها ...
با ناراحتی به خدا گفتم : روز اول تو به من قول دادی که هیچ وقت تنهایم نمی گذاری ! هیچ وقت مرا به حال خود رها نمی کنی و من با این اعتماد پذیرفتم که زندگی کنم ...
چگونه ؟ چگونه در این سخت ترین روزهای زندگی توانستی مرا با رنج ها و مصیبت ها و دردمندی ها تنها رها کنی ؟ چگونه ؟
خداوند مهربانانه مرا نگاه کرد ...
لبخندی زد ...
و گفت : ای بنده ام ! من به تو قول داده ام که همراهت خواهم بود در شب و روز ٬ در تلخی و شیرینی ٬ در غم و شادی ٬ در گرفتاری و خوشبختی و ...
من به عهد خود وفا کرده ام ...
هرگز تو را تنها نگذاشته ام ٬ هرگز تو را به حال خود رها نکرده ام ...
حتی برای یک لحظه !
آن جای پا که در آن روزهای سخت می بینی ٬ جای پای من است که تو را به دوش می کشیدم ...


بشار
ساعت11:17---14 تير 1390


سلام دوست من

فرا رسیدن اعیاد شعبانیه رو تبریک میگم و امیدوارم عاشق و عاشقتر بشی عزیز !



چنان عشقت پریشان کرد ما را

که دیگر جمع نتوان کرد ما را



سپاه صبر ما بشکست چون او

به غمزه تیرباران کرد ما را



حدیث عاشقی با او بگفتیم

بخندید او و گریان کرد ما را



چو بربط بر کناری خفته بودیم

بزد چنگی و نالان کرد ما را



لب چون غنچه را بلبل نوا کرد

چو گل بشکفت و خندان کرد ما را



به شمشیری که از تن سر نبرد

بکشت و زنده چون جان کرد ما را



غمش چون قطب ساکن گشت در دل

ولی چون چرخ گردان کرد ما را



کنون انفاس ما آب حیات است

که از غمهای خود نان کرد ما را



مرا هرگز نبینی تا نمیری

بگفت و کار آسان کرد ما را



چو بر درد فداقش صبر کردیم

بوصل خویش درمان کرد ما را



بسان سیف فرغانی بر این در

گدا بودیم سلطان کرد ما را



نسیم حضرت لطفش صباوار

به یکدم چون چون گلستان کرد ما را



چو نفس خویش را گردن شکستیم

سر خود در گریبان کرد ما را



کنون او ما و ما اوییم در عشق

دگر زین پس چتوان کرد ما را



فاطي
ساعت0:25---8 تير 1390
حامي راست ميگه منم چون دخترم بهتر ميشناسمشون ميگي نه امتحان كن

بشار
ساعت11:58---6 تير 1390

خدایا ! می دانم که نادانم به ذره ای از علم بیکرانت دانایم کن...

بارالها ! زبانم در ستایش تو قاصر است به من زبانی عطا کن تا گوشه ای اندک از رحمت بیکرانت را سپاس گویم ... به من زبانی ده که جز بر حمد تو گویا نگردد ...

خدایا ! یاری ام کن قلبم را از تمام کینه ها پاک نمایم که غیر از تو کسی بر این کار قادر نیست ...

خداوندا ! به من صبری ده که بر سیلی دشمنان بخندم و با خنجرهای دوستان به رقص آیم ...

خدایا ! شرکم را به یکتاییت ، ضعفم را به قدرتت، جهلم را به علمت، حماقتم را به حکمتت، گناهانم را به رحمتت، عصیانم را به عزتت، تیرگی دلم را به نورت، بی حرمتی هایم را به قداستت، تنگ دستی و بخلم را به کرمت و ناسپاسی ام را به لطفت ببخش ...

خدایا ! به خیر و شر خود آگاه نیستم به علمت و به رحمتت هر آنچه خیر من در آن است بر من فرو فرست و هر آنچه شری برای من در آن است از من دور گردان ...

خدایا ! به من یقینی ده که جز تو در هستی هیچ چیز نبینم ...

خدایا ! به من دلی ده که جز مهر تو در آن هیچ مهری را راه نباشد ...

خدایا ! به من قلبی ده که دوست داشته باشم هر آنچه آفریده ی توست ...

بارالها ! هر آنچه دارم از آن توست پس آنچه بر مصلحت من است بر زبانم جاری کن تا از تو تمنایش کنم که خود بسیار نادانم ...

خدایا ! خواسته هایم بسیارند ولی هیچ چیز در قبال آنها ندارم

تو از مخزن بی انتهای کرمت آنها را به من عطا کن ...

خداوندا ! آرامشی عطا فرما كه بپذیرم آنچه را كه نمیتوانم تغییر دهم شهامتی كه تغییر دهم آنچه را كه میتوانم و دانشی كه تفاوت آن دو را بدانم ...

خداوندا ! با تمام آنچه تو به من عطا کردی می خوانمت پس دعایم را و دعای همه بندگانت را اجابت فرما ...


بشار
ساعت11:57---6 تير 1390

خدای ندانستم از چه ام ساخت و کجایم بوجود آورد ؟
از نخستین روزهای زندگی خویش چیزی به یاد ندارم . تنها یاد بودی شیرین همچون چراغی که از دور سوسو می زند در اعماق قلبم جای مانده است . می دانم که آنجا خوش و با صفا بود .
در هیچ گوشه ای کینه و حسد وجود نداشت . اما نمی دانم کجا بود ؟ فقط به یاد دارم که بهشتش می نامیدند ... فهمیدید ! بهشت ...
آه ! پروردگارا ! هنوز هم موقعی که به یاد آن زمان میافتم ناله سر می دهم و فغان می کنم . به کودکی و نادانی خود افسوس می خورم و بدان ایام اشک حسرت می بارم ...
یاد دارم که روزی احساس کردم دیگر همه جای بهشت را تماشا نموده ام . فهمیدم که دل کوچکم دارد تنگ می شود . آن وقت بود که پشت در خانه ی خدا زانو به زمین زدم و گفتم : خدایا ! دیگر حوصله ام از دست این پاره گوشت سرخ خون آلود بر آمده ... بفرما تا مرا به زمین برند .
پروردگار ٬ دادگر خوشبختی را فرمود تا مرا بدین سرای ناپایدار راهنمایی کند ٬ اما او به کاری رفته بود . آنگاه مرا گفت : عنان دل به دست گیر و همین جا بنشین تا خوشبختی باز گردد و ترا به آرزوی دلت برساند .
ولی این دل واژگون باز جوشیدن آغاز کرد و خروشیدن که تا چند در این قفس محبوسم داری ! آزادم کن تا اندیشه ای به حال زار خود کنم ... و چندان از این سخنان یاوه سرود که جانم به لب رسیده و به زاری گفتم : خدایا ! مرا صبر و شکیب نمی باشد بفرما تا دیگری مرا به زمین برد . صدای آهسته ای به گوشم رسید که بیا ٬ بدبختی بیا ٬ بیا و این کودک بی صبر را به زمین بر ...
در ملک زندگی نیز دیری نپاییدم ... با یک دنیا بی شرمی سر به خاک گذاشتم و به درگاه جلال یکتا به ناله گفتم : خدایا ! این دل دست از سرم نمی دارد . چه خوب بود که می فرمودی مرا به جایی برند که تا حال ندیده باشم ...
هنوز طنین سخنم در گوشم بود که ملائکه ای بال و پر زنان رویم فرود آمد و گقت : بیا ٬ بیا بدانجا رویم که خواسته بودی . دستم را بدست گرفت و به راه افتاد .
پستی ها و بلندی ها توانم را از دست ربودند و نشانه ی چین و خم های راه بر گونه ها و صفحه ی پیشانیم رفته رفته نقش بست . از تعب فریاد بر آوردم : ای فرشته ی زیبا ٬ مرا به کجا می بری ؟ دیگر بس است گردش خوبی کردیم باز گردیم .
در جوابم گفت : چیزی دیگر نمانده است بیا تا خواسته ی ترا از مال دنیا به تو بنمایم . به بین ... نگاه کردم ٬ گودال کوچکی بود . گفتم : اینجا چه نام دارد ؟ گفت : گور !
از ترس لرزیدم و به ناله گفتم : ترا به خدا بیا باز گردیم ! آهی کشید و جواب داد : افسوس این راهی است که چون رفتی باز نتوانی گشت ...
فغان بر آوردم که : ای فرشته ی زیبا ٬ پس نام این بیابان را که به سختی در نوردیدیم باز گوی . گفت : این صحرای پر از رنج ٬ دشت زندگی نام دارد ! ... زندگی !
با دیده ای از سرشک بر تافته ٬ از بس گویی از اشک پرداخته ٬ نگاهی به سینه ٬ جایگاه دل سرکش خویش نمودم و با زبانی که از رنج و تعب خشکیده بود به ناله گفتم : آخر دیدی ای دل سرکش ...


حامی
ساعت10:19---31 خرداد 1390
سلام

به خدا دخترا وفا ندارن

اگه داشتن که من ضدشون نمیشدم



نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب:,

|
 


به وبلاگ عشق یخی خوش آمدید امیدوارم از مطالب وب راضی باشید نظر یادتون نره بوس بوس بای
alikazemi4193@yahoo.com
نازترین عکسهای ایرانی

 

 

Pat & Mat

 

ارديبهشت 1390

 

زندگي
کلبه غم و شادی
عشق یعنی
غم بی پدری
بستگی داره.....
دل نوشته...
هگذر بی وفا!
خدایا
شيريني‌
دو روز مانده به پايان جهان
يک پسر خوب
يه دختر خوب
دخترا به پنج گروه اصلي تقسيم ميشن :
آموخته ام...
درس زندگی:
چه زیباست
اگر مانده بودي
کسی را دوست می دارم...!
از راه دور

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق یخی و آدرس ghasadk.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





☺☻☹بی حجاب ترین تصاویر ورزش بانوان ایران☺☻☹
عمق تنهایی
دل نوشته های پسر حوا دختر آدم...
سرنوشت
یاشاسین ایران یاشاسین آذربایجان
باور من
سکه های ایران و جهان
عاشقانه
دوستی
Tanha_5505
سدریک
عشق پوچ
√ املت √√√
snowytime
در گذرگاه زمان
گویند خدا همیشه با ماست/ای غم نکند خدا تو باشی
زيبايي عشق
سلناگومزوجاستین بیبر
•**•.ღ♥ღ•**•£Ø\/€ $ŦØ®¥•**•.ღ♥ღ•**•
همچی دخترونه
دخترا بادكنــــــــكن
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

 

کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
الوقلیون

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

 


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 45
بازدید کل : 43454
تعداد مطالب : 19
تعداد نظرات : 73
تعداد آنلاین : 1




Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

.: Weblog Themes By www.NazTarin.Com :.


--->